مردونگیشو محکم واردم کرد



از شدت درد دستمو مشت کردم و سرمو به اینور اونور چرخوندم.

مردونگیشو محکم واردم کرد. همه ی ما با خواندن کتاب های هری پاتر رویای دریافت نامه از هاگوارتز را در سر می پروراندیم. وانشات پارت ۷۲۷ شیطان مونث موهام رو ول کرد و انداختم رو تخت و جاهامون رو باهم جابه جا کرد حالا من دراز بودم و اون خیمه روی تنم. کانال رسمی رمان گناه شیرین درسروش part157 گناهــ شیـرینـ انتظار داشتم الان مثل گرگ گرسنه حمله ور شه سمتم و تا خود صبح عقب و جلومو یکی کنه اما خم شد و کشویی که کنار تخت بودو باز کرد شلوارکی پوشید و حرکت کرد سمت حمومی.

چنان محکم و با فشار که بدنم شروع به لرزیدن کرد. مردونگیشو تودستم فشردمو تو بوسیدن همراهیش کردم. من چه مرگم شده بود.

اینکه با ورود به شهر لندن رهسپار کوچه دیاگون شویم و خریدهای جادویی خود را در میان جادوگران ساحرگان و موجودات جادویی گوناگون. پارت105 یهو سگه کی رشو واردم کرد که جیغ بلندی کشیدم و با گریه گفتم. دستشو برد اروم یکیشو واردم کرد.

دومین انگشتشو هم واردم کردو از شدت درد جیغ کشیدم و محکم به ملافه چنگ انداختم. دستهاش روی سینه هام نشستن و لبهاش روی لبهام. ماشین دوباره راه افتاد ادوارد اومد پشتمو از عقب واردم کرد.

پارت ۶۹ رمان سفر عشقدر حین بوسیدم بدنمو نوازش میکرددستش که به وسط پام رسید لبمو از لبش جدا کردم و آهی کشیدمرسام جانمپامو از هم باز کرد و بین پام قرار گرفت دستاشو قاب پهلوم کرد مردونگیشو آروم واردم کرد وقتی کامل داخل کرد. ادوارد منو خم کرد رو صندلی جلو لیموزین و تو بیسیم ماشین گفت دالتون یه دور دیگه بزن. عشق ممنوع جذاب من part24بلندم کرد و به سمت حموم بردموانو پر کرد و گذاشتم تو اب خودش پشتم نشست تکیه دادم بهش برجستگی مردونگیشو روی پشتم حس میکردم که باعث میشد داغ بشمسرمو عقب بردم و لباشو میک زدم سین هامو تو دستش گرفت و.